خلقت
خدا خالق تمام جهان هستی، حقیقت خلقت خود را در صفحات کتابمقدس برای ما شرح داده است. خداوند در طی شش روز «آسمانها و زمین» را آفرید. او زمین را با موجودات زنده و گوناگون پر کرد و در روز هفتم آن هفته اول از تمام کارهای خود آرامی گرفت. روز هفتم هفته، یعنی شنبه روز یادبود کار عظیم آفرینش توسط اوست. خدا آفرینش خود را با خلق آدم و حوا به شکل و شمایل خود به اوج رساند. او حکمرانی و نگهداری از این کره بسیار اعجازآمیز را به عهده انسان گذاشت. وقتی خداوند کار آفرینش را به اتمام رساند فرمود که آن «بسیار نیکوست.»
خدا همه چیز را از طریق عیسی آفرید و کتاب مقدس اطلاعات موثقی از عملکرد او در طول هفته خلقت به ما ارائه مینماید. روز سبت (شنبه) یادآور کار او و سرمنشاء جهان هستی میباشد. تمامی آیهها را می توانید در پایان هر درس مشاهده کنید!
-
خدا همه چیز را از طریق عیسی آفرید. رساله به عبرانیان فصل ۱ آیه ۱ تا ۲.
-
خدا با کلام خود همه چیز را آفرید. مزمور فصل ۳۳ آیههای ۶ و ۹. رساله به عبرانیان فصل ۱۱ آیه ۳.
-
جهان زنده و همه حیات در طی شش روز واقعی آفریده شد. سفر پیدایش فصلهای ۱ و ۲.
-
خدا همه چیز را عالی و کامل خلق کرد. سفر پیدایش فصل ۱ آیه ۳۱.
-
سبت (شنبه) روز یادبود خلقت خدا است. سفر پیدایش فصل ۲ آیههای ۱ تا ۳. سفر خروج فصل ۲۰ آیههای ۸ تا ۱۱.
آیهها برای مطالعه بیشتر: مزمور فصل ۱۹ آیههای ۱ تا ۶؛ مزمور فصل ۱۰۴.
ما انسانها، خلق شده به صورت خدا تاج خلقت او میباشیم و مسئولیت مراقب و نگهداری از این کره خاکی به ما واگذار شده است.
-
ما بصورت خدا خلق شدهایم. سفر پیدایش فصل ۱ آیههای ۲۶ تا ۲۷.
-
تسلط بر زمین به انسان واگذار شده است. مزمور فصل ۸.
استفاده شخصی
-
آیا هیچ یک از مشکلات زندگی من میتواند آنقدر بزرگ باشد که خداوند نتواند از عهده رفع آن برآید؟
-
چه نوع فعالیتهایی میتواند به من در بهرهبرداری کامل از برکات روز سبت خدا (شنبه) که یادبود خلقت اوست کمک کند؟
-
آیا بعد از پیبردن به حقیقت خلقت و قبول کامل این واقعیت که خدا مرا مسئول حفظ و نگهداری از آن کرده است در نحوه زندگی من میتواند تفاوتی بوجود بیاورد؟
با دانستن این که انسان تاج خلقت خدا است و ما موظف هستیم از این جهان هستی مراقبت کنیم، این به طریقی بخصوص مرا از ارزشهای انسانی واقف میسازد. اینکه من میدانم به دست خدا خلق شدهام به من اطمینان خاطر میدهد که آینده من در دستان او امن و امان است.
تعهد
خداوند من ایمان دارم که تو زمین و زمان و همه جهان هستی را خلق کردهای. در ضمن قبول میکنم که تو مرا برای هدف بسیار مخصوصی آفریدهای. من خودم را تماماً به تو میسپارم تا آنچه رضای توست را در زندگیام آشکار کنی و به انجام برسانی. آمین!
رساله به عبرانیان فصل ۱ آیه ۱ تا ۲: ۱ در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون به واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، ۲ امّا در این ایام آخر به واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به واسطۀ او جهان را آفرید..
مزمور فصل ۳۳ آیههای ۶، ۹: ۶ به کلام خداوند آسمانها ساخته شد، و همۀ لشکر آنها، به دَمِ دهان او. ۹ زیرا او گفت و شد؛ امر فرمود و بر پا گردید.
رساله به عبرانیان فصل ۱۱ آیه ۳: به ایمان درمییابیم که کائنات به وسیلۀ کلام خدا شکل گرفت، بدانگونه که آنچه دیده میشود از چیزهای دیدنی پدید نیامد.
سفر پیدایش فصل ۱ و ۲: ۱ در آغاز، خدا آسمانها و زمین را آفرید. ۲ زمین بیشکل و خالی بود، و تاریکی بر روی ژرفا؛ و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت. ۳ خدا گفت: «روشنایی باشد،» و روشنایی شد. ۴ خدا دید که روشنایی نیکوست، و خدا روشنایی را از تاریکی جدا کرد. ۵ خدا روشنایی را ’روز‘ و تاریکی را ’شب‘ نامید. شامگاه شد و بامداد آمد، روز اوّل. ۶ و خدا گفت: «فَلَکی باشد میان آبها، و آبها را از آبها جدا کند.» ۷ پس خدا فَلَک را ساخت و آبهای زیر فَلَک را از آبهای بالای فَلَک جدا کرد. و چنین شد. ۸ خدا فَلَک را ’آسمان‘ نامید. شامگاه شد و بامداد آمد، روز دوّم. ۹ و خدا گفت: «آبهای زیر آسمان در یک جا گرد آیند و خشکی پدیدار شود.» و چنین شد. ۱۰ خدا خشکی را ’زمین‘ و اجتماع آبها را ’دریا‘ نامید، و خدا دید که نیکوست. ۱۱ آنگاه خدا گفت: «زمین نباتات برویاند، گیاهانی که دانه تولید کنند و درختان میوهای که بر حسب گونۀ خود میوۀ دانهدار بیاورند، بر روی زمین.» و چنین شد. ۱۲ زمین نباتات رویانید، گیاهانی که بر حسب گونۀ خود دانه تولید میکردند، و درختانی که بر حسب گونۀ خود میوۀ دانهدار میآوردند. و خدا دید که نیکوست. ۱۳ شامگاه شد و بامداد آمد، روز سوّم. ۱۴ و خدا گفت: «نورافشانها در فَلَک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند، و تا نشانهها باشند برای نمایاندن زمانها و روزها و سالها، ۱۵ و نورافشانها باشند در فَلَک آسمان تا بر زمین روشنایی بخشند.» و چنین شد. … و خدا دید که نیکوست. ۱۹ شامگاه شد و بامداد آمد، روز چهارم. ۲۰ و خدا گفت: «آبها از انبوه جانداران پر شود و پرندگان بر فراز زمین در فَلَک آسمان پرواز کنند.» … ۲۷ پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید؛ ایشان را مرد و زن آفرید. … ۲۹ آنگاه خدا گفت: «اینک همۀ گیاهان دانهدار را که بر روی تمامی زمین است و همۀ درختان دارای میوۀ دانهدار را به شما بخشیدم تا خوراک شما باشد. ۳۰ و به همۀ وحوش زمین و همۀ پرندگان آسمان و همۀ خزندگانِ روی زمین که جان در خود دارند، همۀ گیاهان سبز را برای خوردن بخشیدم.» و چنین شد. ۳۱ و خدا هرآنچه را که ساخته بود دید، و اینک بسیار نیکو بود. شامگاه شد و بامداد آمد، روز ششم. فصل ۲: ۱ بدینسان، آسمانها و زمین و همۀ لشکر آنها تمام شد. ۲ و خدا در روز هفتم، کار خویش را به پایان رسانید؛ پس او در هفتمین روز، از همۀ کار خویش بیاسود. ۳ و خدا روز هفتم را مبارک خواند و آن را مقدس شمرد، چراکه در آن روز از همۀ کار خویش که خدا آفریده و ساخته بود، بیاسود. ۴ این بود تاریخچۀ آسمانها و زمین آنگاه که آفریده شدند. …. آنگاه یهوه خدا آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی او نَفَسِ حیات دمید و آدم موجودی زنده شد. ۸ و یهوه خدا باغی به سمت شرق، در عدن غَرْس کرد، و آدم را که سرشته بود در آنجا نهاد. … ۱۶ و یهوه خدا آدم را امر کرده، گفت: «تو میتوانی از هر یک از درختان باغ آزادانه بخوری؛ ۱۷ اما از درخت شناخت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن بخوری بهیقین خواهی مرد.» ۱۸ یهوه خدا فرمود: «نیکو نیست آدم تنها باشد، پس یاوری مناسب برای او میسازم.» ۱۹ و یهوه خدا همۀ جانداران صحرا و پرندگان آسمان را که از خاک سرشته بود نزد آدم آورد تا ببیند آدم چه نامی بر آنها خواهد نهاد، و هرآنچه آدم هر جاندار را خواند، همان نامش شد. ۲۰ پس آدم همۀ چارپایان و پرندگان آسمان و همۀ وحوش صحرا را نام نهاد؛ ولی یاوری مناسب برای آدم یافت نشد. ۲۱ پس یهوه خدا خوابی گران بر آدم مستولی کرد و در همان حال که آدم خفته بود یکی از دندههایش را گرفت و جای آن را با گوشت پر کرد. ۲۲ آنگاه یهوه خدا از همان دندهکه از آدم گرفته بود زنی ساخت و او را نزد آدم آورد. ۲۳ آدم گفت: «این است اکنون استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتم؛ او زن نامیده شود، زیرا که از مرد گرفته شد.» ۲۴ از همین رو، مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، به زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند شد. ۲۵ آدم و زنش هر دو عریان بودند و شرم نداشتند.
سفر خروج فصل ۲۰ آیههای ۸ تا ۱۱: ۸ «روز شَبّات را به یاد داشته باش و آن را مقدس شمار. ۹ شش روز کار کن و همۀ کارهایت را انجام بده، ۱۰ اما روز هفتم، شَبّاتِ یهوه خدای توست. در آن هیچ کار مکن، نه تو، نه پسر یا دخترت، نه غلام یا کنیزت، نه چارپایانت، و نه غریبی که درون دروازههای توست. ۱۱ زیرا خداوند در شش روز آسمان و زمین و دریا را با هرآنچه در آنهاست بساخت، اما روز هفتم فراغت یافت. از همین رو، خداوند روز شَبّات را برکت داده، آن را تقدیس فرمود.
مزمور فصل ۱۹ آیههای ۱ تا ۶: ۱ آسمان جلال خدا را بیان میکند، و فَلَک از عمل دستهایش سخن میگوید. ۲ روز تا روز، کلام را جاری میسازد، و شب تا شب، معرفت را اعلان میدارد. ۳ نه سخنی است و نه کلامی، و آواز آنها شنیده نمیشود. ۴ با این همه، آوازشان در سرتاسر زمین منتشر میگردد، و کلامشان تا به کرانهای جهان میرسد. خیمهای در آسمان برای خورشید بر پا کرده است؛ ۵ او همچون داماد از حجلۀ خویش بیرون میآید، و چون پهلوان شادمانه در میدان میدود. ۶ برخاستنش از یک کران آسمان است، مدارش تا به کران دیگر، و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست.
مزمور فصل ۱۰۴: ۱ ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! ای یهوه، خدای من، تو بینهایت عظیمی. تو به فَرّ و شکوه ملبّسی، ۲ و نور را همچون ردا به خود میپیچی. تو آسمان را چون خیمه میگسترانی، ۳ و تیرکهای اتاقهایت را بر آبها مینهی. تو ابرها را ارابۀ خویش میسازی، و سوار بر بالهای باد میروی! ۴ تو بادها را فرستادگان خویش میگردانی، و شعلههای آتش را خادمان خویش میسازی. ۵ تو اساس زمین را بر پایههای آن استوار ساختی، تا جنبش نخورد، تا ابدالآباد. ۶ تو آن را به آبهای ژرف همچون ردا پوشانیدی، و آبها بر فراز کوهها ایستادند. ۷ اما از عتاب تو گریختند، و از صدای رعد تو پا به فرار گذاشتند! ۸ بر فراز کوهها برآمدند و به درهها سرازیر شدند، به جایی که تو برایشان مقرر کردی. ۹ حدّی برای آنها قرار دادی که از آن نگذرند، و دیگر بار زمین را نپوشانند!… ۲۱ شیران ژیان در پیِ طعمۀ خود میغرند، و خوراکِ خویش را از خدا میطلبند. ۲۲ چون آفتاب برمیآید، بازمیگردند، و در لانههای خود میآرامند. ۲۳ آنگاه آدمی به کار خویش بیرون میرود، و به محنت خویش تا شامگاه. ۲۴ ای خداوند، کارهای تو چه بسیار است! آنها را جملگی به حکمت خویش به عمل آوردهای! زمین از مخلوقات تو آکنده است! ۲۵ و دریا نیز، در آنجا، وسیع و پهناور، مملو است از جُنبندگان بیشمار، از جانداران بزرگ و کوچک! ۲۶ کشتیها بر روی آن میروند، و لِویاتان نیز، که تو سرشتی تا در آن بازی کند. ۲۷ چشم امید اینان جملگی بر توست، تا خوراک ایشان را در وقتش برسانی. ۲۸ چون این را به آنها میبخشی، آن را گرد میآورند؛ چون دست خویش را میگشایی، از چیزهای نیکو سیر میشوند. ۲۹ اما چون روی خود را میپوشانی، پریشان میگردند؛ و چون روح ایشان را قبض میکنی، میمیرند و به خاک بازمیگردند! ۳۰ چون روح خود را میفرستی، آفریده میشوند، و روی زمین را تازه میسازی! ۳۱ باشد که جلال خداوند تا به ابد پایدار مانَد! باشد که خداوند از کارهای خویش شادمان شود؛ ۳۲ که بر زمین مینگرد، و زمین به لرزه درمیآید! که کوهها را لمس میکند، و آتشفشان میشود! ۳۳ من تا زنده هستم خداوند را خواهم سرایید! تا وجود دارم برای خدایم سرود ستایش خواهم خواند! ۳۴ تفکر من برای او لذتبخش باشد، زیرا که من در خداوند شادی میکنم! ۳۵ اما گنهکاران از زمین محو گردند، و شریران دیگر یافت نشوند! ای جان من، خداوند را متبارک بخوان! هَلِلویاه!
مزمور فصل ۸: ۱ ای یهوه، خداوندگار ما، چه شکوهمند است نام تو در سرتاسر زمین! تو جلال خویش را بر فراز آسمانها گسترانیدهای. ۲ از زبان کودکان و شیرخوارگان به سبب دشمنانت ستایش را بنیان نهادی، تا خَصم و انتقامگیرنده را خاموش گردانی. ۳ چون به آسمانهای تو بنگرم، که صنعت انگشتان توست، و به ماه و ستارگان که تو بر قرار داشتهای، ۴ گویم: انسان چیست که در اندیشهاش باشی، و بنیآدم، که به او روی نمایی؟ ۵ او را اندکی کمتر از فرشتگان ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سرش نهادی. ۶ بر کارهای دستت، او را چیرگی بخشیدی و همه چیز را زیر پاهای او نهادی: ۷ وسفندان و گاوان را، به تمامی، و جانوران صحرا را؛ ۸ رندگان آسمان، و ماهیان دریا را؛ و هرآنچه را که از راه دریاها میگذرد. ۹ ای یهوه، خداوندگار ما، چه شکوهمند است نام تو در سرتاسر زمین!