اعتقادات بنیادی ایمانداران اهل کتاب
بخش ۴
تجربه تولد تازه یک تجربه جسمی نیست بلکه تجربه ای روحانی است. کسانی که از سرِ نو مولود میشوند در تواناییهای شان درست مانند یک کودک تازه متولد شده رشد میکنند. ما کلام خدا را میخوانیم، دعا میکنیم و سرودهای روحانی میسراییم. آیا نمیخواهید برای هم صحبتی با کسانی که شبیه به شما میاندیشند زمان صرف کنید؟ در جمع ایمانداران مصاحبت بی پایان با ایمانداران دیگر وجود دارد. از طریق این تجربه ها ما میآموزیم که مسیح چگونه زیست و در زندگی هایمان از آن پیروی میکنیم. ما میآموزیم که چگونه از نظر روحانی در مقابل حملات شیطان و مشکلات زندگی بایستیم. ایمان مان را به دیگران شهادت میدهیم و در امور قوم خدا مشارکت میکنیم. همانطور که رشد میکنیم در زندگیمان شادی داریم حتی زمانی که با مشکلات روبرو میشویم. به خاطر اینکه دیگر در بند طبیعت گناهکار و عادات گذشته مان نیستیم. ما آزاد هستیم. ما از اطمینان نجات و قیامان از مرگ در آینده لذت میبریم. ما در ترس روح های اهریمنی زندگی نمیکنیم. ما با روحالقدس پر شده ایم و از برخورداری حمایت خدا لذت میبریم. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۱: رشد در مسیح را ببینید.)
وقتی که ما در مسیح متحدیم در واقع ما جزئی از ملکوت آسمانی هستیم و اصولش را پذیرفته ایم و اصول جهانی که در تضاد با ملکوت آسمانی هستند را رد میکنیم. ما انسانهای مقدسی هستیم و فقط در تفریحات و سرگرمیهایی شرکت میکنیم که میتواند اصول خدا را جلال دهد. ما خود را به جواهر آلات، لباس های زرق و برق دار و گران قیمت که غرور را میپروراند زینت نمیدهیم. ما مراقب هستیم که در ظاهرمان متواضع باشیم. بدن ما معبد خداست و با نوشیدنی های الکلی و مواد مخدر آن را ضایع نمیکنیم. خداوند در کلام خدا بر ما روشن کرده است که برخی غذاها کیفیت پایینی دارند و نمیتوان از آنها به عنوان غذا استفاده کرد و انتظار داشت بر سلامتی و در ادامه تجربه مذهبی مان بی تاثیر باشد. گوشت خوک تنها یکی از بسیاری از گوشتهاست که به ما گفته شده است نخوریم. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۲: سلوک مسیحی را ببینید.)
اگر ما بخواهیم یکی از مهمترین جلوه ایرانی بودن را مشخص کنیم، آن چه میباشد؟ شاید در مرکز اندیشه مان خانواده باشد. ما خانواده یمان را دوست داریم. ما خانه هایمان را میسازیم که فرزندان و همسرمان بتوانند در آن زندگی کنند. ما کودکان را دوست داریم و وقت گذراندن با خانواده در خانه تابستانی درست مشابه رفتن به بهشت روی زمین است. مادر و پدر با پیمان زناشویی در مرکز خانواده هستند. از ابتدا خدا در نظر گرفت که زن و شوهر در سراسر زندگی شان رابطه ای با محبت داشته باشند و اینکه پیمان زناشویی هرگز شکسته نمیشود. ازدواج چنان اتحاد مقدسی است که خدا از آن برای توصیف رابطه خود با انسانها در کلام خدا استفاده نمود. به همین دلیل ازدواج باید تنها بین انسانها با ایمان مشترک باشد. زمانی که دو انسان محبت و احترام متقابل را نشان میدهند آن خانه ای مبارک خواهد بود. عیسی آموخت که به استثنای زنا، پیوند ازدواج نمیتواند شکسته شود. شخصی که طلاق میگیرد و با زن دیگری ازدواج میکند مرتکب زنا میشود. والدین باید فرزندان شان را برای شناخت مسیح تربیت کنند و نجاتش را بپذیرند و عضوی از ملکوت خدا گردند. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۳: ازدواج و خانواده را ببینید.)
ما میخواهیم از خانواده یمان مراقبت کنیم، کار میکنیم تا پول به دست آوریم و آنها چیزهایی مطلوبی در این زندگی داشته باشند. اگر شما پولی به فرزند تان بدهید از آنها میخواهید که پول را به نحوی عاقلانه خرج کنند تا به خودشان و به دیگران آسیب وارد نکنند. به روشی مشابه، خدا به ما این زمین و قدرتی برای ثروت اندوختن بخشیده است. او از ما میخواهد از آن حکیمانه استفاده کنیم. علاوه بر ثروت، خدا به ما استعدادها، توانایی ها و فرصت نیز داده است. ما باید آنها را برای جلال خدا بکار بگیریم. معاشرت خوب یعنی اعتقاد به اینکه همه چیز متعلق به خداست و ما باید آن را حکیمانه و مطابق با اصول خدایی بکار بگیریم. برای پرورش دادن روح بخشیدن و سخاوت، خدا برای چیزهایی که به ما داده است احتیاجات معینی نیز بوجود آورده است. ما یک دهم درآمدمان را به خدا باز می گردانیم. این عشر خوانده میشود. این پول از آن ما نیست بلکه مال اوست و مطالبه اش میکند. این عشر برای تامین حقوق بشارت دهندگان و خادمان تمام وقت انجیل مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر عشر ما هدایایی نیز ارائه میدهیم. مقدار هدیه تعیین نشده است. ما با توجه به مقداری که خدا به ما برکت داده است میدهیم. ما هدایا را برای نگهداری و تعمیر نیازهای مکانی که ایمانداران اهل کتاب جمع میشوند، کمک به فقرا و بشارت انجیل صرف میکنیم. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۱: مباشرت را ببینید.)
زمانی که انسانهای بیشتری کلام خدا را میشنوند و مسیح را بعنوان نجات دهنده میپذیرند، آنها در گروهی با ایمان اجتماع تشکیل میدهند. نقطه اتکای شان مسیح است. عیسی عهد باقی مانده در عهد قدیم بود. او احکام را کامل نگهداشت و همچنین مجازات تخلف از احکام را دریافت کرد. زمانی که با مسیح متحد شدیم، آنجاست که به باقی ماندگان روحانی از امت با ایمان خدا در عهد قدیم تبدیل میشویم. اجتماع ایمانداران برای معاشرت و پرستش، برای تعلیم کلام خدا، برای برگزاری عشای ربّانی و برای خدمت به همنوعان تشکیل میشود. اجتماع ایمانداران خانواده خداست. ما بر اساس عهد جدید زندگی میکنیم. عهد جدید چیست؟ عهدی است که توسط عیسی، قربانی برای گناهان مان شد و روح مسیح احکام محبت خدا را بر روی قلبهایمان ثبت کرد. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۲: امت خدا را ببینید.)
عشای ربّانی که در موضوع گذشته ذکر شد چیست؟ آیینی برای ابراز ایمان به مسیح بعنوان خداوند و منجیمان است. به خاطر دارید زمانی که فرشته مرگ از فراز خانه های بنی اسرائیل در مصر به خاطر خون قربانی که بر هر دو قائمه و سر در خانه هایشان پاشیدند گذشت؟ آن نمادی از نجات بود. قربانی واقعی عیسی بود؛ زمانی که ما در عشای ربّانی نان را میخوریم و آب انگور را مینوشیم، یاد آور میشویم که عیسی (که با نان نمادین میشود) برای گناهانمان جان داد و ما توسط خون قربانی شده اش (که با شیره انگور نمادین میشود) از مرگ ابدی محافظت میشویم. نماد نان و آب انگور قدرت خاصی ندارند؛ بلکه فقط نماد هستند. ایمانداران اهل کتاب خدمت شستشوی پاها را قبل از عشای ربّانی انجام میدهد. آن آیین تواضع است که ما پاهای یکدیگر را میشوییم. همچنین حاکی از تمیز شدن مجدد است. کسانی که در خداوند عیسی از هر شاخه ای غسل تعمید داده شده اند میتوانند در عشای ربّانی شرکت کنند. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۶: عشای ربّانی را ببینید.)
همه انسانها در بدن روحانی مسیح غسل تعمید میگیرند که جمعی از ایمانداران وفادار است. ما همه از طریق اتحاد با مسیح به یکدیگر میپیوندیم؛ بنابراین اختلاف طبقاتی بین ملیت ها وجود ندارد و طبقه ای مجزا برحسب جنسیت، تحصیلات، نژاد، دارایی یا زبان مان وجود ندارد. ما هنوز میتوانیم برای ایرانی بودن شادی کنیم! مشکلی نیست! ما میتوانیم خاستگاه های قومی و فرهنگمان را جشن بگیریم اما نمیتوانیم یک فرهنگ یا زبان برتر نسبت به دیگری بسازیم. ما در مسیح برابریم. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۴: اتحاد در کلیسا را ببینید.)
روحالقدس به ایمانداران عطایای روحانی اعطا مینماید تا محبت دیگران را به مسیح جلب نمایند و در کل برای خیریت عمومی اجتماع ایمانداران و بشریت. براساس کلام خدا عطایا شامل خدماتی همچون ایمان، شفا، نبوت، تبشیر، تعلیم، مدیریت، مصالحه، احسان، خدمت از خود گذشته و امور خیر برای کمک و تشویق مردم است. برخی اعضا توسط خدا فرا خوانده شده اند و به روح مجهز شده اند برای وظایفی که توسط امت خدا مشخص شده اند همچون کار شبانی، خدمات تعلیمی و تبشیر عمومی خبر خوش نجات در عیسی را شامل میشوند. این اعمال اجتماع ایمان داران را بنا میکند و آنها را از اصول تعلیمی غلط محافظت مینماید. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۷: عطایای روحانی و خدمت را ببینید.)
عطیه نبوت اهمیت ویژه ای دارد زیرا خدا از طریق نبوت تعلیمات روشن را به مردمش میدهد. خدا در کلامش عهد بست که عطیه نبوت تا ایام آخر فعال خواهد بود؛ و منحصر به اعصار گذشته نبوده است.
خدا از طریق انبیاء پیش بینی کرد که در میان پیروان مسیح روحانی مرتد وجود خواهد داشت. در طی قرون وسطی بسیاری از مردم به خرافات، تعلیمات غلط و راه و رسم های بت پرستی روی آوردند. ارتداد در اسرائیل قدیم را به خاطر میآورید؟ آنها همه این کارها را انجام دادند و خدا اجازه داد تا بنی اسرائیل توسط بابلی ها اسیر شوند. در میان یهودیان اسیر در بابل، برخی به خدا وفادار بودند و برخی نبودند. بابلی ها هم عادلان و هم شریران را اسیر کردند. خدا در ادامه بنی اسرائیل را آزاد کرد و آنها را به سرزمین موعود بازگردانید.
اسارت در بابل نمادی شد از آنچه قرار بود در قرون وسطی اتفاق بیافتد. همه، بخصوص پیروان واقعی خدا توسط قومی مرتد شکنجه شدند. کسانی که از بابل به اسرائیل بازگشتند بعنوان نماد کسانی بکار برده شدند که از قومی جفا کننده قرون وسطی آزاد شدند. اجتماع ایمانداران که از خطا و جفا آزاد خواهند شد بعنوان باقی ماندگان قوم خدا شناخته خواهند شد. این اجتماع باقی ماندگان قوم خدا نشانه ای مشخصی از نگهداشتن احکام خدا و داشتن عطیه نبوت خواهند داشت. این عطیه روحانی عالی در جمع ایمانداران اهل کتاب در خدمت خانم الن ج. وایت آشکار شد. عطیه نبوت جای کلام خدا را نمیگیرد؛ بلکه توجه مردم را به کلام خدا باز می گرداند و مایه تسلی، هدایت، تعلیم و اصلاحات در مواقع احتیاج است. کلام خدا استاندارد و معیاری برای همه تعالیم و تجربیات باقی میماند. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۸: عطیه نبوت را ببینید.)
باقی ماندگان تنها ایمانداران نیستند، بلکه آنها ماموریت بخصوصی دارند. ابتدا، آنها انسانها را برای ظهور قریبالوقوع ثانی عیسی آماده میکنند. آماده سازی روحانی ضروری است و بخشی از آماده سازی، جلب توجه نسبت به سبت واقعی خداوند است که توسط شیطان در طول دوره ارتداد روحانی پنهان و گمنام شد. دوم، باقی مانده رسیدن داوری خدا را اعلام میدارد و مردم را به توبه فرا میخواند. این اعلان عمومی با پیام سه فرشته در مکاشفه باب ۱۴ معرفی گردیده است. همه برای مشارکت در این کار عظیم اصلاح فرا خوانده میشوند. تا زمانی که جمع ایمانداران اهل کتاب تنها جمعی در جهان است که همه ده فرمان خدا را تعلیم میدهد و دارای عطیه نبوت بوده است، ما میتوانیم این اجتماع ایمانداران را بعنوان باقی مانده تشخیص دهیم. (اعتقاد بنیادی شماره ۱۳: اهل کتاب و رسالت آنان را ببینید.)
در پیام سه فرشته در مکاشفه باب ۱۴، اعلان رسیدن داوری وجود دارد. داوری بعد از ظهور عیسی برگزار نمیشود بلکه قبل از اینکه او ظهور کند. زمانی که عیسی ظهور میکند او پاداش زندگی و مرگ را با خود میآورد. در نتیجه داوری زمانی که او ظهور میکند برگزار شده است. چه زمانی آغاز شد؟ در سال ۱۸۴۴ به هنگام ورود عیسی بعنوان کاهن اعظم در قدس الاقداس معبد آسمانی آغاز شد. او اکنون در حال داوری همه میباشد، کسانی که مرده اند و کسانی که هم اکنون زندگی میکنند. عیسی با لطف کسانی که قبولش کرده اند را داوری میکند. ولی کسانی که ادعای میکنند پیروی هستند، ولی نیستند بدون التفات داوری میشوند. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۴: خدمت مسیح در معبد آسمانی را ببینید.)
خدا به آدم و حوا گفت: اگر آنها میوه ممنوعه را بخورند هر آینه خواهند مرد؛ اما شیطان با گفتن اینکه او نخواهد مرد خدا را انکار کرد. شیطان بعد از این دروغ را ترویج داد. با توجه به کلام خدا، زمانی که انسانها میمیرند در واقع آنها در حالت ناخودآگاهی شبیه به خواب هستند. ولی شیطان سعی میکند مردم را متقاعد کند که مرده ها واقعاً نمرده اند، روحشان زندگی میکند، حرکات ما را میبینند و با ما صحبت میکنند. شیطان و دیگر فرشتگان ساقط خود را به جای مرده ها جا میزنند و انسانها را میفریبند و به آنها دروغ میگویند. برای همین خدا مراوده با ارواح مردگان که در واقع ساقطان و فرشتگان متمرّد هستند را منع میکند.
آیا مردگان دوباره زندگی خواهند کرد؟ قطعاً. عادلان و شریران از مرگ قیام خواهند کرد، ولی نه در یک زمان و نه برای دلیلی مشابه. عادلان در ظهور ثانی مسیح از مرگ قیام خواهند کرد. رستاخیز شریران از مرگ هزار سال بعد رخ خواهد داد. عادلان حیات ابدی را دریافت خواهند کرد و شریران مرگ ابدی را دریافت خواهند کرد. چیزی بعنوان سوختن ابدی در آتش جهنم که در آن شریران تا ابد رنج می کشند وجود ندارد. این دروغی دیگر از شیطان است. هوشیار باشید زیرا شیطان از حیله فرض مراوده با ارواح مردگان استفاده خواهد کرد تا مردم را از نگهداری همه احکام خدا برای آماده سازی ظهور ثانی مسیح دور نگه دارد. این موضوع بخصوص در مورد حکم چهارم یعنی سبت صادق است. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۶: مرگ و رستاخیز را ببینید.)
عیسی دوباره ظهور میکند! اگر انسانها میتوانستند مشکلاتشان را حل کنند، ظهور دوباره مسیح ضروری نبود. ولی عیسی در احاطه فرشتگان ظهور خواهد کرد و همه او را خواهند دید. مخفیانه و پنهانی نخواهد بود. وقتی او ظهور میکند، عادلان مرده قیام خواهند نمود و به آسمان برده خواهند شد و همراه با مسیح برای هزار سال زندگی خواهند نمود. در ظهور مسیح، شریران نابود خواهند شد و در طول آن هزار سال مرده باقی میمانند. بعد از آن برای مجازات مرگ ابدی قیام خواهند کرد. ما زمان دقیق ظهور مسیح را نمیدانیم، ولی از طریق کلام خدا میتوانیم بفهمیم که وقت نزدیک است و ما باید به همه هشدار بدهیم. آماده شوید! مسیح دوباره ظهور میکند! (اعتقاد بنیادی شماره ۲۵: ظهور دوباره مسیح را ببینید.)
بعد از ظهور مسیح، عادلان برای هزار سال در آسمان خواهند زیست. ولی این خانه همیشگی ایشان نیست. عیسی گفت که حلیمان وارث زمین خواهند بود. برای هزار سال عادلان قادر به دیدن کتاب داوری خواهند بود و میبینند چرا انسانها به آسمان راه نیافتند. در طول این دوره زمین تهی خواهد بود زیرا شریران مرده اند و عادلان در آسمان. فقط شیطان و فرشتگان ساقطش زمین را اشغال خواهند کرد. زمانی که هزار سال به پایان میرسد، شهر مقدس از آسمان به زمین نازل خواهد گردید و مردگان شریر برای مجازات قیام خواهند کرد. شیطان و فرشتگانش و مردگان شریر نابود خواهند شد. گناه و گناهکار دیگر وجود نخواهند داشت. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۷: هزاره و خاتمه گناه را ببینید.)
سپس خدا زمین را مشابه زمانی که در ابتدا بود خواهد ساخت. آنجا حیات ابدی خواهد بود، زمانی برای اجتماع کردن با دیگران و آرامش. در آن روزگاران نهری از آب حیات جاری خواهد بود و ما از درخت حیات خواهیم خورد. حیوانات از نزدیک شدن به انسانها نخواهند ترسید و ما از لمس آنها هراسان نخواهیم شد. دیگر گریه، دوری طولانی و مرگ وجود نخواهد داشت. دیگر گناهی برای متاسف ساختن ما نخواهد بود. همه چیز شبیه به آنچه خدا در ابتدا طراحی نمود خواهد بود. یک خدا وجود خواهد داشت: پدر، پسر و روحالقدس. این چطور ممکن است؟ یک خدا نمیتواند سه شخصیت باشد! خدا آدم و حوا را بعنوان دو شخص جدا آفرید و در عین حال آنها را یک تن اعلام کرد. ما به خاطر تلاش برای درک اسرار خدا حیات ابدی را خواهیم داشت. ولی اکنون باید بسادگی سخنان خدا را بپذیریم. او یکی است، در عین اینکه سه شخصیت است. گناه به دنیا آمد زیرا حوا به سخنان خدا اعتماد نداشت. خدا امر کرده است با ایمانی که بواسطه اعتقاد به کلام خداست وارث حیات ابدی خواهیم بود. اعتقاد به کلام خدا! با ایمان اعتماد کنید حتی اگر همه چیز را درک نمیکنید. حیات ابدی شناختن خدا و فرستاده اش عیسی مسیح است. (اعتقاد بنیادی شماره ۲۸: زمین جدید.)